تحقیقات نشان می دهد ۷۵ درصد عمر انسان ها صرف برقراری ارتباط می شود که ۹۰ درصد انسان های روی زمین از چگونگی برقراری ارتباط سالم و اثر بخش آگاهی ندارند و قادر به برقراری ارتباط سالم نیستند همچنین ارتباط کلامی یکی از ابزار های اولیه ای است که انسان برای تأثیر در دیگران یا محیط و کنترل و درک آن به کار می برد. در اغلب جوامع جدید، بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت در نوع انتخاب کلمات است. بنابراین برای اینکه بتوان یک زندگی موفق برای خود و اطرافیان ایجاد کرد، لازم است چکونگی ارتباط کلامی خود و انتخاب و استخدام واژه ها توجه و دقت نمود.
بیان آزاد و صادقانه افکار و احساسات، همراه با حمایت عاطفی از مشخصه های یک ازدواج سالم است. که نحوه بیان، نشانگر تفاهم یا ضدیت با یکدیگر است. که اصول زیر می تواند در این امر مفید واقع شود.
گاها زوجین خواسته ها و نیازات خود را بیان نمی کنند و تصورشان بر این است که همسرشان از آنها آگاه است و با او چنان برخورد می کنند، که همسرشان با علم و آگاهی از نیازها و خواسته او، به آنان بی تفاوت و بی توجهی می کند. بنابراین برای اینکه چنین مشکلی پیش نیاید هر آنچه در ذهن دارید، به زبان آورید و خواسته ها، نگرانیها و آرزوهای خود را بیان کنید.
یکی دیگر از اصولی که رعایت آن موجب بهبودی و حفظ رابطه بین زوجین می شود، توجه به احساسات خود و بیان کردن آن است. لذا در اختلاف نظرها و مشکلات، به جای آنکه زبان به شکایت و انتقاد از همسر گشوده شود، اولا باید هیجانات خود را کنترل کرد، چراکه لحنِ تند، جواب تندی را در پی دارد و ثانیا: احساسات خود از رفتار و گفتار همسر را باید بیان کرد، نه این که از رفتار و گفتار مستقیم انتقاد یا شکایت نمود. مثلا ناراحتی و عصبانیت خود را از کار یا هر چیز دیگر بیان کنید.
از جمله اصولی که لازم است زوجین هنگام سخن گفتن با یکدیگر رعایت کنند، مقایسه نکردن همسر خود با دیگران، و تعریف و تمجید نکردن از دیگران در برابر همسر می باشد، که این رفتار به رابطه حسنه بین همسران آسیب می زند. همسر هر فردی انسانی منحصر به فرد و دارای ویژگی های منفی و مثبت است که نباید با دیگران قیاس شود.
بنابراین وقتی کسی همسر خود را با دیگران مقایسه می کند و از خوبی های دیگران می گوید، همسرش این رفتار را بی حرمتی و نداشتن جایگاه نزد همسر قلمداد می کند در نتیجه منجر به کم رنگ شدن رابطه و ناراحتی می شود. فقط در صورت ضرورت و نیاز با گذشته خود فرد قیاس شود.
«کلمات و حجم صدای ما یکی از ارکان اثر گذار بر نوع ارتباط است. تحقیقات نشان می دهد، ۳۸ درصد پیام مرتبط با تن و لحن صدا می باشد.» صدای آدمی را می توان به یک آلت موسیقی تشبیه کرد که طبعاّ نه تنها یکنواخت نمی نوازد بلکه وقتی زخمه ای برچنگ دل می زند، کلمات را با لحنی خشن، ملایم، معمولی و زیر و بمی متفاوت و یا یکنواخت اداء می کند، که تمام این خصوصیات در برداشت شنونده از پیام نقش اساسی دارند.
کارشناسان معتقدند، سی و هشت درصد از استنباط اولیه ما از هر عبارت، بستگی به نحوه بیان آن دارد. در حقیقت مردم از طرز گفتار، اداء و اطوار گوینده، درباره او به قضاوت می نشینند و نسبت به ارتباط با او تصمیم می گیرند.
بنابراین کلماتی که بر زبان می آوریم، بسیار بیشتر از آنچه تصور می کنیم حاوی پیام هستند و نوع نگاه، وضعیت ایستادن، نحوه خم شدن سر و حالت چهره، همگی به شنونده کمک می کنند تا راحت تر پیام را درک نماید، و بر اساس آن تفسیر و جواب دهد، لذا اگر چه ممکن است ناخودآگاه مراقب این موارد در هنگام ارسال پیام خود باشید، اما باید توجه داشت، که شیوه دریافت و استنباط یک پیام دقیقا به شیوه ابراز آن بر می گردد.
منظور از حرمت شکنی، صحبت کردن درباره افکار همسر «ذهن خوانی» و به کار بردن عبارات تحقیر آمیز، مارک و برچسب های ناخوشایند زدن است که هر دو به روابط آسیب می زند پاترسون و همکارانش معتقدند از جمله شرط هایی که سبب تداوم گفتوگو می گردد، وجود احترام متقابل است، اگر همسر یا هر فردی که با او سخن گفته می شود احساس کند که احترامش حفظ نمی شود و برای او احترامی قائل نیستند، به سرعت ایمنی لازم برای گفتوگو را از دست داده و فرایند گفتوگو از حرکت باز می ایستد.
زیرا که احترام مانند هوا است. تا هنگامی که هوا برای تنفس وجود دارد، هیچ فردی متوجه وجود آن نمی شود، اما هنگامی که وجود ندارد همه افراد متوجه آن می شوند. به محض آنکه افراد در طی یک گفتوگو متوجه می شوند که مورد بی احترامی قرار گرفته اند به سرعت صحنه گفتوگو را ترک می کنند.
منظور از منطقی گوش دادن این است که اولا هدف از گوش دادن دریافت صحیح، مفید و منطقی گفته های همسر باشد و ثانیا: مثل دادخواه، دادگاه، قاضی و کارآگاهان گوش داده نشود که این نوع گوش کردن ها دنبال قضاوت و کشف و... هستند. ثالثا با تمام وجود گوش داده شود و با بازگو کردن و با بازخورد دادن نشان داده شود که مورد توجه هستند.
بولتون موضوع گوش کردن را در سه مهارت، یعنی مهارتهای توجه، مهارتهای پیگیری و مهارتهای انعکاسی خلاصه نموده و می گوید: «توجه کردن که از طریق حالت درگیر بودن، تماس چشمی، حرکت بدنی مناسب و اطمینان از مزاحم نبودن محیط و عوامل محیطی نشان داده می شود، مشخص می کند که شنونده، از نظر روانی در برابر گوینده حاضر است. همچنین مهارتهای پیگیرانه؛ مثل تشویق های کلامی کوتاه، سؤال های باز و سکوت همراه با توجه، شنونده را قادر می سازد، که بر ارتباط با گوینده متمرکز شود».
ایشان در ادامه مهارت های انعکاسی را توضیح داده و معتقد است، شنونده خوب، به شکل انعکاسی نسبت به گفته های گوینده پاسخ می دهد. او به زبان خود، احساس، محتوا و مضمون بیان شده را بازگو می کند و در این کار، درک و پذیرش خود را از محتوای کلام گوینده انتقال می دهد./422/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز